داراب افسر بختیاری

زندگی نامه داراب افسر بختیاری (۱۲۷۹-۱۳۵۰) مشهورترین شاعر گویش بختیاری
به قلم حسین افسر فرزند شاعر
داراب افسر بختیاری در سال ۱۲۷۹ شمسی در چغاخور
بختیاری متولد شد. پدرش آ اصلان از طایفه احمد خسروی و مادرش بی بی گوهر دختر حسینقلی
خان ایلخانی بود. کودکی های داراب افسر درمیان کوههای شگفت انگیز بختیاری، لاله های واژگون، غوغای ایل و کوچ و مردمان ساده
و صمیمی گذشت و این ها همه در روح او آنچنان ژرف تاثیر نهاد که جلوه های آن در شعر
وی، شگرف و بدیع بوده و سرشار از این تصاویر زیباست. داراب در مکتب، خواندن و نوشتن
را آموخت. و در کتابخانه دایی خود سردار اسعد بختیاری، این فاتح مشروطه که خود ادیبی
اندیشمند بوده به گنجینه بزرگی از تاریخ و ادبیات ایران و جهان دسترسی داشت و توانست
که جام وجود خود را از این دریای علم و معرفت لبریز نماید و غنای وجود خویش را در شب
های شاهنامه خوانی و خسرو و شیرین خوانی و ابیات
شورانگیز فولکلوریک بختیاری در پیوند میان شعر و موسیقی بیابد.
داراب افسر در طول سفرهای زیادی که به اصفهان
و تهران داشت توانست با شعرا و اندیشمندان هم عصر خویش همانند ملک شعرا بهار و پژمان
بختیاری و بسیاری دیگر از فرزانگان، مجالست و دوستی نماید و با شرایط سیاسی اجتماعی
آنروز کشورش آشنا شود. حاصل این همه، دیوان شعر داراب افسر بختیاری است که تنها قسمتی از اشعار او را در بر می گیرد و حتی همین
نیز آن چنان سرشار از استحکام، ظرافت و تصاویر زیبای شاعرانه بوده و معانی بلند عارفانه،
وطن پرستانه و عاشقانه را در خود جای داده است که مورد تحسین فرهیختگان همزمان و بعد
از خود قرار گرفت. وآنچنان با قدرت و صلابت، کلام و زبان بختیاری
را به زیبایی به شعر جاری ساخت که اینک فرهیختگان دیار بختیاری او را پدر شعر
بختیاری می نامند. همچنانکه ملک شعرای بهار گفته بود: کاری که فردوسی در مورد زبان
فارسی انجام داد افسر در زبان بختیاری انجام داده است.
داراب افسر در سال ۱۳۲۰شمسی از چغاخور بختیاری
به اصفهان رفته و ساکن گردید ولی از هر فرصتی برای بازگشت به بختیاری و دیدار مردمان
مهربانش تا زمانی که بیماری او را ازپای انداخت استفاده می کرد. اشعار این شاعر شوریده
بختیاری آمیزه ای از جلوه های زندگی، اندیشه های والا، عرفان، احساسات میهن پرستانه
و عشق به سرزمین بختیاری است که نمود آن را در شعرهای رستاخیز مسجد سلیمان، خداییه،
همیلا و کلاریه بدرستی می توان دید .
اما جدای
از همه اینها افسر که همواره شیفته مولایش حضرت علی ابن ابیطالب(ع) بود شعر
مدح حضرتش را همیشه با شور و اشتیاق وصف ناپذیری می خواند و تا واپسین دم حیاتش نام
علی (ع) بر زبانش جاری بود. شعر « عمرویه» حماسه
نبرد حضرت علی (ع) در جنگ خندق از شاهکارهای
مسلم شعر به زبان بختیاری است. داراب افسر بسیار مهربان، خوش سخن و نیک رفتار بود،
محضرش شوری داشت و کلامش گرمی خاص، برای سخاوت و بخشش به دیگران حد و مرزی نمی شناخت
بارها او را دیدند که در سرمای زمستان کت خود را به فقیری رهگذر بخشید. افسر کتاب رمانی
هم به نثر نوشته به نام «گل سعادت» که ماجراهایش در سرزمین بختیاری می گذرد اما هنوز
چاپ نگردیده است. کتاب دیگر وی که « تاریخ بختیاری » نام داشته دیگر در دسترس نیست
و اوراق آن از بین رفته است.
داراب افسر دوبار ازدواج کرد که حاصل آن پنچ
فرزند می باشد .همسر اول وی دختر عمویش بی بی فاطمه کریمی و همسر دیگرش خانم عطیه خضوئی
بود. شاعر در سال های آخر عمر به علت بیماری خانه نشین بود و عطیه همسر نازنینش از
او پرستاری می کرد. تا اینکه در یکی از روزهای پاییز سال ۱۳۵۰ شمسی در اصفهان چشم از
جهان فرو بست و در تخت فولاد اصفهان، تکیه
میر به خاک سپرده شد، در حالی که بدرستی سروده
بود:
افسر ای فخر بسه سی تو که بعد از
مرگت
اسم لر تا به ابد زنده ز اشعار تونه
حسین افسر بختیاری
گرکسی پرسید افسر کیست بر گویش جواب
بختیاری زاده افسرده جانی بیش نیست
برگرفته از: دیوان داراب افسر بختیاری به کوشش
حسین افسر صص ۹ الی ۱۱.
پژوهش و گردآوری: رضا بهرامی دشتکی (نویسنده
و پزوهشگر بختیاری) ـ ۱۳۹۱
******
نمونه شعر داراب افسر
خدائیه
«ای که روزی همـه خلق ز انبار تونه
آسمون ها و زمین کردۀ
کـردار تونه»
«اِی همه رنگ و نگاری که من دریا هد
همه از
پرتو یک جلـوۀ
دیدار تونه
ای همه اوکه به دریاچُنو هی موج ازنه
چکـه یـی از کَرم اَور گهـر بار
تونه
هرکه رهدازپی مقصودو به مقصودرسید
او
نرهد و نرسیـده
یو ز رفتار تونه
عاقلون هرچه کنن فرگ و اِبالن به خُسون
اشتباه کردنه پاک جمله ز افکار تونه
هر حکیمی که دوا داد ومریضس خو ابید
او دواها
همـه از قیـطی عطـار تونه
هر چه فردوسی و سعدی و نظامی گدنه
همه سون
از اثر طبـع دُرر بـار تونه
پشه و
فیل همـه رزق خُسونه اخورن
روزی ای همه از بخشش سرشارتونه
پیر
ابون خلق و همه سال تفاوت اکنن
غیر ذات
تو که امسال تو چی پار تونه
هرچه مو فکراکنم پاک همه برعکس ابوهن
کی به یک سون ازنه پاک یو زدربارتونه
هرشر و شوری به دنیا منه مخلوقت اِبو
ازنیم یا اکشیم پاک همه سون کار تونه
خان چنگیز که دنیان سر از ته روفتی
هر چه بد کرد به مردم همه وادار تونه
شاه تیمور که مشهور به خین ریزی بید
کمترین
بنـده ای از مردم تـاتار
تونه
یه نفر کی اِترست ای همه مردم بکشه
او نکشت دست تو بید قدرت قهارتونه
عرش فرش کردی و قیلون نهادی گُرلَو
هر چه ور مـون ابوهه پاک همه آزار تونه
وندیه جنگ اروپا و تپستی
ته عرش
هر چه مردن منه جنگ خین همه بارتونه
نیگوهم
که زعربها به عجم هاچه رسید
همه دونن که چه بیدچونکه هوشاهکارتونه
آدمه گول ازنی و اکو نیس ور منـه باغ
انهی تِرد به ریشس که یو دی، وارتونه
آبروسه ابری سی دوسه کپ گندم وجو
سیچه گندم نخوره پس یوچه سرکارتونه
هو که شیطونه و اِی گول به آدم زیده
گوش و نفتس بکنی خوس دز بازار تونه
باغته رُفت به یه شو و گُرُهد از چنگت
میل خوت
بید که بِره ار نه گرفتار تونه
گودیه روز قیامت ز لُر اخوم
مو حساو
توچه دادیس؟هوچه داره؟چه بدهکارتونه
کُر
یارو نـه اتومبیـل سـواری
دادی
منکـر
بیدنتـه لر خـو طرفـدار تونه
حق تو
داری بکنی هر چه به دنیا اخوهی
چون همه بید و نبید زنده ز پندار
تونه
هر بنایی که بسازن همه ویرون ابوهه
جز
که پاینده فقط گنبـد دوار تونه
افسراِی فخر بسه سی تو که بعداز مرگت
اسم لر تا به ابـد زنده ز اشعـار تـونه
1 نظر
آخرین مقالات
- نخست وزیری که به اتهام لری حرف زدن، برکنار شد!
- ما(لک ها) لر هستیم
- آیین گل مالی در بین لرها
- چرا لرها نمی توانند رئیس جمهور شوند؟
- فلسفه و چرایی موج جوک سازی
- پسوند ''وند'' شناسه مردم لر
- اسناد آرشیو خاندان های بختیاری خبر از تعلق مناطق غربی به این قوم و فتح چندباره شهرهای مختلف عراق –خانقین- مندلی- موصل و کرکوک توسط قبایل لر مامور شده از جانب سپاه ایران دارد .
- من لرم
- چرا لرهای فیلی در عراق بصورت الفیلی معرفی میکنند؟ درواقع چرا الف و لام که عربیست را اول کلمه فیلی ذکر میکنند؟
- جماعت لر بر اساس نوشته های «میرزا محمد حسین مستوفی» در 300 سال پیش
- آسیب های طایفه گرایی برای منافع مردم لر
- *کُرد کیست و پانکُردیسم چه می خواهد*
- زبان باستانی لری
- کشتار و غارت لرها به دست قشون رضا شاه
- آشنایی با جغرافیا و زبان لرهای استان مرکزی و اراک
- ارتباط زبان لری با زبان اوستایی
- برخوردهای امنیتی و مرگهای مشکوک نخبگان بختیاری در اواخر دوره پهلوی
- واژگان مشترک زبان لری با زبان انگلیسی
- از ابادانی کویر تا کویر سازی لرستان
- زبان لُری ریشه در ایلام کهن دارد/ مارسلا روم پف
- فرش پازیریک یک اثر ترکی یا لرستانی
- پاسخ به اعراب وهابی یاوه گو عربستان
- وجه تسمیه واژه لر
- مشروطه خواهان بختیاری
- پیوستگی نژادی کاسیت _ عیلامی
- قلمرو تاریخی سرزمین کهگیلویه و منشا تاریخی نام آن ؟
- شولستان کجاست ؟
- تحلیلی بر نا برابری های ناحیه ای در ایران
- نژاد لرها
- نامه ای به آریایی ها و خود آریایی پندارها
- رنگ و طرح پوشش دیرین زنان لور در لرستان فیلی
- توسعه استان قم در سایه مظلومیت الیگودرز
- بازماندههای کهن زبان لُری در متون واسناد فارسی
- آیا لرها از ابتدا کوچ نشین بوده اند؟؟؟
- فلارد ؛ سرزمینی که ایلخان بختیاری , جان بر سر پاسداری آن نهاد !
- دختری که لر نبود
- تبار شناسی تاریخی واژه ی لور ( لر )
- آجرنوشته عیلامی قلعه گلی لُردگان (چار مال بختیاری)
- قوم پارس (فارس) پنداری غلط که از سوی بیگانگان برای سرزمین ایران نامیده شد
- لر فیلی یا کرد فیلی
- "خود پارس پنداری" و " خود کُرد پنداری " در بین لُرها !
- نمونه ای از پاکسازی قومی -فرهنگی لُرها; توسط قوم گرایان کرد !
- ویکی پدیای فارسی ابزاری برای کرد سازی
- کویر شدن زاگرس سبز به بهانه آباد شدن کویر خشک
- چرایی ضرورت تشکیل استان لرستان بختیاری
- در سفرنامه های ایرانیان، تا پیش از مشروطه، از نام لک برای مردم لرستان استفاده نشده است
- رضا شاه عامل انگلیسی
- زندگی عشایری ، عشق یا اجبار؟
- برمودای لرستان ، توسعه را می بلعد
- بختیاری : یک سرزمین ؛ پنج قومیت
- مشروطه خواهان واقعی از تاریخ حذف میشوند
- بانویی لُر؛ نخستین سفرنامه نویس زن ,در ایران!
- کارون ؛ رمز وحدت دوباره لُر و عرب در خوزستان
- زبان لوری ، فرهنگ ، هویت و شناسنامه ی ماست
- لارستان و لرستان ؛ یک روح در دو کالبد !
- هدف رضاپالان از سرکوب لرها از زبان خودش !
- مشکلات سرزمین لرها
- جنجال های قومیتی کمکی به توسعه لرستان نمی کند
- سوابق تاریخی مردمان لر
- لرهای خراسان
- هویت لُری در لُرستان: واگرایان فعال و همگرایان منفعل
- آیا کریمخان خود را از «لرهای لک» معرفی میکرد؟
- لک نام قومیت یا عدد شمارشی ؟
- بیکاری ابر چالش بلاد لر نشین
- منظومه لری بختیاری " موه(نخل) و بز "
- کولی در شاهنامه (رزم نامه پیر خراسان )
- چرا نام لک در لرستان جدید است ؟
- معماری لرستان فیلی
- لرستان کوچک قزوین
- اس پی آر انگلیسی در تقابل با بختیاریها
- قتل سردار اسعد سوم به دستور رضاشاه
- آیا «کُربابادی»ها در بحرین، بازماندگان بختیاری های بحرین اند؟
- آیا لر با خودش برادر است؟جریان گفتمان برادری کُرد، لر و لک» چیست؟
- لغو عهدنامه ترکمنچای و کاپیتولاسیون توسط صمصام السلطنه بختیاری
- 19 آذر ️تشدید قحطی ایران و کمک های انسانی سردار مریم بختیاری به فقرای اصفهان
- آیا میدانید نهضت سوادآموزی براساس طرح پیشنهادی شهید «نوروزعلی جلیل پور» موزرمی بختیاری تشکیل شد؟
- بحران اب در بلاد لرنشین
- جایگاه لرستانات در تقسیمات کشوری ایران
- هویت ؛ ابر چالش لرستان در آینده ای نزدیک"
- ضرورت نوگرایی فرهنگی در جامعه لر
- رودخانه های بختیاری کجا گم میشوند؟
- تضاد مدرنیسم و سنت در جامعه لر
- شیوه های نزدیک تر شدن فعالان لرگرا
- شونیسم قومی
- استحاله فرهنگی برخی از لرهای فیلی در قوم کرد
- اثرات پانکردیسم بر جامعه لر
- بررسی ارتباط بیرانوندها، باجولوندها با فارس و ممسنی از منظر روند سکونت
- خدمات سردار اسعد به حقوق شهروندی در عصر مشروطه
- عهدنامه ترکمنچای و تاثیرش بر منطقه لرهای بختیاری
- خط لری ( خط پاپریک و خط لوریتین )
- نجات ایران از تجزیه توسط مشروطه خواهان
- دستهای پشت پرده مانع تخصیص آب به لرستان (لرستان یعنی تمام بلاد لرنشین) میشود
- لرستان سرزمینی تاریخی اما گمنام در تاریخ
- رضاشاه ناجی مردم یا شر لازم؟
- تبعات و راهکارهای مقابله با مهاجرت
- خداوندا این کشور را از دروغ و خشکسالی نجات ده
- آب منبع قدرت است
- نقشه شوم برای تفرقهافکنی یا نقشه راه برای آب ربایی؟
- اگر لرها انقلاب مشروطه را رقم نمیزدند!!!
- بحرانی به نام وزارت نیرو
- آیا لرستان، جزئی از خاک ایران است؟/ تشریح دو قاعده وسع و دفاع از مظلوم
- لرستان سهمش از آب را میخواهد
- امروز فقط صدای واحد میتواند لرستان را نجات دهد
- قوم لر در کجای تاریخ ایران کم گذاشت!
- لرستان یک خانواده است
- سفرنامه «بارون دوبُد» ریشه ی گفتمان «امان اللهی بهاروند»: لرها به دو دسته لر و لک تقسیم می شوند؟!
- میرجهانگیرخان و نام بختیاری
- زبان لُری و فرهنگ ملّی
- بیبی مریم بختیاری و دکتر باستانی پاریزی
- لرهای حاشیه خلیج فارس
- اهمیت ادبیات کودک در حوزه فرهنگ و زبان لری
- زبان لُری یکی از بکرترین شاخه های زبان ایرانی
- لرستان ؛ خاستگاه آیین یارسان (اهل حق )
- ولایت بختیاری چگونه تجزیه شد؟
بنازم مردمان پاکمان را _ تمام مردمان لر زبان را / کسانیکه اصیل و ریشه دارند _ زلال و سبز مانند بهارند / دل لر آسمانی صاف و آبی است _ دل لر اهل نیرنگ و ریا نیست / بزرگ و سر بلند و پاک و والا _ دلی پر شور دارد مثل دریا / همیشه لر جماعت هر کجا هست _ صبور و مهربان و باوفا هست / ز کنگاور گرفته تا گناوه _ دلس پاک و زلاله جور آوه / ز کلهرهای کرمانشان و لکها _ بیا تا خاک ایلام مصفا / ز خاک خانقین تا بختیاری _ دل ما مهربان و گرم و جاری / لران مینجایی و ثلاثی _ همه از نسل ایلامیم و کاسی / اگر چه دور از هم افتادیم _ دوباره در هوای اتحادیم / کریمخان ، لطفعلی خان ، آریوبرزن _ به خود میبالم از اینکه لرم من / دنا و بیستون و زردکوه است _ همیشه هر کجا لر باشکوه است.